Dont separate from me, thou dearer than my eyes
Solace to my soul, calmer of my hearts cries.
Lovers cannot reach the hem of His shirt
Their shirt of patience, with shreds dignifies.
Let not your fate and lot, mishaps for you devise
In ravishing the hearts, you win the highest prize.
O preacher of creed, you forbid me this love
I forgive your errs, you have not seen the Wise.
Why would the Beloved, Hafiz criticize
Exceeding the bound, ardently denies.
© Shahriar Shahriari
Los Angeles, Ca
April 6, 1999
از مـن جدا مشو کـه توام نور دیدهای
آرام جان و مونـس قـلـب رمیدهای
از دامـن تو دسـت ندارند عاشـقان
پیراهـن صـبوری ایشان دریدهای
از چشم بخت خویش مبادت گزند از آنک
در دلـبری بـه غایت خوبی رسیدهای
منعم مکن ز عشق وی ای مفتی زمان
مـعذور دارمـت کـه تو او را ندیدهای
آن سرزنش که کرد تو را دوست حافظا
بیش از گلیم خویش مگر پا کشیدهای